بررسی اندیشه های علامه طباطبایی در تحلیل چیستی و چرایی حکومت و حاکم

نوع مقاله : مقاله ترویجی

نویسندگان

1 دکتری تاریخ اسلام، پژوهشگر گروه آفریقا-عربی پژوهشکده مطالعات منطقه ای پژوهشگاه بین المللی المصطفی

2 استادیار گروه معارف اسلامی دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر

چکیده

علامه سید محمدحسین طباطبایی (1281-1360 ش)، عارف، مفسر، فقیه و فیلسوف سترگ در دو مقوله حکمت نظری و عملی قرن معاصر است که به جنبه سیاست و اجتماع توجهی ویژه داشت. مباحثی چون اولی الامر، سعادت و شقاوت انسان و جامعه و نظام مدنی ازجمله مسائل مهم و راهبردی مورد توجه ایشان به‌شمار می‌رفت.

این مقاله با رویکردی توصیفی و تحلیلی به بررسی ماهیت حکومت در اندیشه علامه طباطبایی می‌پردازد. هدف از این تحقیق، بازنمایی ارتباط بین مولفه‌های مهمی همچون اعتباریات، فطرت، عقل و سعادت با اندیشه‌ سیاسی علامه طباطبایی است. پرسش‌های فراروی این پژوهش: شیوه انتخاب حکومت از منظر علامه طباطبایی چیست؟ فطرت، دین و اصل استخدام و اعتباریات چه جایگاهی در تبیین ماهیت حکومت و حاکم دارند؟

یافته‌های این تحقیق، علامه طباطبایی با محوریت «فطرت» به این نتیجه رسیده که عقل می‌تواند برای زندگی راهبر و راهنمای هدایت باشد، بدین‌معنا که عقل غیر منقطع از وحی می‌تواند، برای نظام‌های سیاسی اعتباریات سیاسی پسینی تولید کند، که از جمله مهم‌ترین آنها تعیین شکل حکومت و انتخاب حاکم به شیوه‌ای عاقلانه باشد. غایت این اعتباریات نیز بایستی حکومت الهی در راستای سعادت انسان‌ها باشد. با این دید حاکم بایستی ویژگی‌هایی چند داشته باشد؛ ازجمله آن که در مسیر الهی و با چراغ هدایت ائمه حرکت نماید. بر مبنای اندیشه سیاسی علامه طباطبایی، حاکم به‌وسیله اراده عمومی جامعه و با معیارهایی که از سوی ائمه(ع) ارائه شده انتخاب می‌شوند؛ وی رسیدن به این نظریه سیاسی از طریق برخی پپش‌فرض‌های روشی و اعتقادی امکان‌پذیر است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات